اراجيفي از آنسوی اقيانوسها
همراه همراه

اخيراً مطلبي زيرعنوان «نامه سرگشاده بمقامات رهبری نهضت فراگير» به قلم محترم سليم مجاز در سايت اخبار افغانستان به نشر رسيده که حاوی انديشه های ذهنيگرانه و تخيلات ناب روشنفکرانه جناب محترم مجاز مي باشد.اين چندمين بار است که چنين مطالبي غيرواقعبينانه که از زاويه کج خُلقي آقای مجاز و روان آشفته وی سرچشمه مي گيرد به آدرس نهضت فراگير در سايت وی نشر مي گردد.اين بار هم در «نامه سرگشاده ...» نهضت فراگير را به اصطلاح نشانه گرفته  و خواسته از «بحران» و «فقدان» درنهضت مطالبي را حواله رهبری نهضت فراگير نمايد و خود را در مسند داور و «هواخواه» نهضت جا زده و  از روی دلسوزی مکارانه بخاطر به اصطلاح رفع «بحران» و «فقدان» پيشنهاداتي را به مقامات «رهبری نهضت فراگير» ارايه نمايد.

خواننده گرانمايه،جناب مجاز در نخستين سطر«نامه سرگشاده ...» بعد مدتها سکوت چنين اعتراف مي نمايد:(( نهضت فراگير بزرگترين سازماني است که از بقايای حزب وطن دوباره ايجاد شده است .)) از اعتراف واقعبينانه شما سپاسگزارم.اما جناب شان بي مورد تشويش دارند که «بدنه اين سازمان در اروپا به بحران مواجه است » .

بايد خاطرنشان ساخت که اصول مناسبات تشکيلاتي نهضت را (( عاليترين دموکراسي ،علنيت و تعهدآگاهانه ،وحدت سازماني،مسووليت فردی و رهبری جمعي ،تنوع نظر و وحدت عمل،تساوی حقوق و دسپلين يکسان،انتخابي بودن همه ارگان های نهضت فراگير،توزيع صلاحيت و تناوب رهبری،پذيرش گرايش ها در سياست گزاری،وحدت برنامه و عمل سياسي تشکيل مي دهد.))

تناوب نظر و پذيرش گرايش ها در احزاب چپ و دموکراتيک نوين به معني اختلاف برناموی و سياسي نيست .برعکس موجوديت گرايش ها و تنوع نظر و دسپلين يکسان مشخصه کرکتر احزاب چپ و دموکراتيک مي باشد که به تحقق اهداف و پروگرام آن ياری ميرساند و وحدت آگاهانه را تأمين مي نمايد و زمينه های عيني تکامل آن را مساعد مي گرداند.

بناً اعضای نهضت فراگير از بالا تا پايين و از پايين تا بالا خود را مکلف و مؤظف به اجرأی اصول فوق دانسته و در راه تحقق آن قاطعانه مبارزه مي نمايند.اگر چنين اصول نميبود شبکه شوراهای نهضت فراگير در ظرف دوسال و اندی که از تاسيس آن مي گذرد (( در ولايات،شهرها،ولسوالي ها و در بسياری از قريه جات کشور تاسيس نمي يافت و موازی به آن تعداد زيادی از مردان،زنان،جوانان شامل طبقات،اقشار و لايه های مختلف جامعه که در محور آن زحمتکشان و ستمديده گان قرار دارند،سرنوشت شان را با سرنوشت نهضت فراگير گره نمي زدند.)) هم چنان شبکه ايجاد شوراهای نهضت فراگير در خارج از کشور منجمله در اروپا با اين سرعت و وسعت بي نظير گسترش نمي يافت .اگر بدنه نهضت در اروپا به بحران مواجه مي بود و يا هم به زعم شما به «بحران مواجه است» شوراهای نهضت فراگير در ده کشور اروپاي غربي با بزرگترين کميت ايجاد نمي شد.آيا چنين رشد کمي ناشي از بحران است و آيا با وضع بحراني مي توان چنين سازمان بزرگ را در اروپا ايجاد کرد؟

به باور من ايجاد چنين سازمان حاصل خرد جمعي،وحدت عمل و کار مشترک سياسي همه اعضای نهضت در اروپا مي باشد. و يا به خاطر رفع تشويش جناب شما به گونه مثال  خاطر نشان مي سازم که اخيراً جلسه هيأت اجراييه شورای اروپايي به تاريخ 9 سپتامبر در شهر هامبورگ داير گرديد.تمام مطالب شامل اجندأ بعد از بحث و ابراز نظر مفصل و همه جانبه رفقا به اتفاق آرأ تصويب گرديد.توجه کنيد به اتفاق آرأ .شما اتفاق نظر  و اتفاق رأی ،در باره مهمترين مساله تشکيلاتي را چگونه ارزيابي مي کنيد .آيا اتفاق رأی و اتفاق نظر نمايانگر بحران است و يا عکس مساله؟.

شورای اروپای نهضت فراگير جز لاينفک از خانواده بزرگ نهضت فراگير دموکراسي و ترقي افغانستان مي باشد و هرگز منحيث يک سازمان سازمان ((جدا )) و ((رهبری کننده)) موجوديت عيني و فزيکي ندارد . و از رهبری ارجمند نهضت فراگير در رأس رفيق شيرمحمدبزرگر قاطعانه پشتيباني مي نمايد و در جهت تحقق تصاميم و فيصله های رهبری به مبارزه ملي و وطنپرستانه خود ادامه خواهد داد.

چنانچه رفيق شيرمحمدبزرگر در گفت و شنود اخيرشان با نشريه راه نهضت در مورد چنين تماس گرفته اند:((   کنفرانس نمایندگان منتخب شورای اروپائی نهضت به تاریخ نهم جون در هالند دایر گردید وبا رای سری ومستقیم شورای اروپائی و هیئت رئیسه ان انتخاب گردید .شورای اروپائی ازجمله واحد های دومی نهضت است که مطابق صلاحیت های اساسنامه مانند سایر شوراهای ولایتی با در نطر داشت مختصات ساحه فعالیت شان کار مینمایند.سازمان جدا مستقل ویا موازی نیست واصلا این چنین موردی طرح شده نمیتواند واین ساخته وپرداخته مخالفین وناقدین اند که همه مسایل را از زاویه منفی مینگرند.  انتخابات برای شورای کشوری و انتخاب نمایندگان برای کنفرانس از سال 1385 اغاز گردید ه بود و اجلاس مجلس موئسسان در ماه جوزای سال 1386 قبل از کنفرانس شورای اروپائی دایر گردید . ))

محترم مجاز اميدوارهستم در مورد «دودستگي» و «بحران» که ناشي ازتخيل ناب شما مي باشد،با توضيح مطلب بالا تشويش شما رفع گرديده باشد.

همچنان محترم مجاز در «نامه سرگشاده» بحران موجود را در «فقدان يک اساسنامه جامع و خوب» به اصطلاح به بررسي گرفته اند.من نمي دانم منظورشان از« اساسنامه خوب » چيست؟ آيا «اساسنامه خوب» از ديدگاه شان اساسنامه قشنگ و مقبول است .يا اساسنامه احزاب ليبرال بورژوازی تيپ احزاب راستگرا امريکايي و اروپايي .اگر منظورشان چنين است شما آدرس را غلط گرفته ايد .در شرايط کنوني کشور اساسنامه نهضت فراگير دقيق ترين اساسنامه يي مي باشد که با شرايط سياسي کشور مطابقت کامل دارد .در صورتي که ضرورت به تغيير اساسنامه متناسب با تغيير شرايط سياسي کشور احساس شود حتماً نظر صاحب نظران منجمله شما گرفته خواهد شد و شما مي توانيد نظرتان را ((ايميل و يا فاکس )) کنيد.در زمينه قبلاً از شما سپاسگزاری مي گردد.

در مورد پرداخت حق العوضيت ها هم مطالبي را محترم مجاز ارشاد فرموده اند .غرض آگاهي شان بايد گفته شود که پرداخت حق العوضيت ها مطابق به ماده 25 و 26 اساسنامه نهضت فراگير ،شورای اروپايي نيز مانند ساير شوراهای نهضت فراگير اقدام نموده و اقدام مي نمايد.اينکه جناب شما به رفيق شيرمحمد بزرگر دستور داده ايد «هر ماه حق العوضيت ها را مستقيماً به حساب شما در مرکز انتقال دهند.» درين مورد توجه شما را بازهم به مواد 25 و26 اساسنامه نهضت فراگير معطوف مي دارم،دوم اينکه آيا شما کدام حزب سياسي را سراغ داريد که رييس آن حزب مسوول مالي نيز باشد؟ و بالاخره تا جايي که من بيچاره معلومات دارم رفيق شيرمحمد بزرگر کدام حساب بانکي در افغانستان بانک ندارند که حق العوضيت ها «مستقيماً به حساب شان انتقال يابد».

در اخير محترم سليم مجاز بايد به اين مساله جداً توجه نمايند که نهضت فراگير هيچ مساله يي را از ديد رفقا ،دوستان و هواداران خود پنهان نکرده و نخواهد کرد.سياست نهضت در همه عرصه ها علني و شفاف مطرح شده و مطرح مي گردد.

نهضت فراگير مطابق مواد دموکراتيک مندرج قانون اساسي افغانستان جواز فعاليت سياسي کسب نموده و از آغاز تاسيس تا اکنون به مبارزه قانوني،مسالمت آميز ، دادخواهانه و وطندوستانه طبق اصول مرامي خود ادامه داده و در آينده نيز ادامه خواهد داد.

نهضت فراگير و تمام اعضای شرافتمند آن در صدد فريب هيچ کسي و هيچ ارگاني نبوده و نخواهند بود.برعکس اين ديگران هستند که آب را گل آلود نموده و به مزاج خود مي خواهند ماهي بگيرند و در آشفته بازار سياست تلاش دارند متاع بي ارزش خود را با فريب و جعل بفروش رسانند.اما اين متاع ديگر زنگ زده شده و خريداری ندارد.     

 

 

 


September 23rd, 2007


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
گزیده مقالات